آخرین اخبار

آقای فرزین؛ دلار ۱۲۰ هزار تومانی هم دیدیم/ طبقه ۱۶ بانک مرکزی در آستانه تغییر بزرگ؟ – تابناکدلار ۱۲۰ هزار تومانی و تغییرات بزرگ در بانک مرکزی؟

در پنجمین روز از هفته، دلار در بازار تهران یک رکورد تاریخی را به نام خود ثبت کرد و برای اولین بار در تاریخ اقتصادی ایران از مرز ۱۲۰ هزار تومان فراتر رفت؛ رشدی ناگهانی که حتی بسیاری از کارشناسان و تحلیلگران نیز چنین سرعتی را برای آن پیش‌بینی نکرده بودند. بر اساس گزارش سرویس […]

اشتراک گذاری
14 آذر 1404
4 بازدید
کد مطلب : 365

آقای فرزین؛ دلار ۱۲۰ هزار تومانی هم دیدیم/ طبقه ۱۶ بانک مرکزی در آستانه تغییر بزرگ؟

در پنجمین روز از هفته، دلار در بازار تهران یک رکورد تاریخی را به نام خود ثبت کرد و برای اولین بار در تاریخ اقتصادی ایران از مرز ۱۲۰ هزار تومان فراتر رفت؛ رشدی ناگهانی که حتی بسیاری از کارشناسان و تحلیلگران نیز چنین سرعتی را برای آن پیش‌بینی نکرده بودند.

بر اساس گزارش سرویس اقتصادی تابناک؛ قیمت نقدی اسکناس دلار آمریکا در زمان نگارش این گزارش به ۱۲۰۵۵۰ تومان در بازار تهران رسیده است و نرخ حواله آزاد دلار نیز روی ۱۲۰۸۰۰ تومان ثابت مانده است. در همین راستا، یورو نیز با جهشی چشمگیر به ۱۴۰۴۰۰ تومان رسیده است؛ به این معنا که تنها از ابتدای همین هفته، ارزش دلار بیش از شش هزار تومان و یورو بیش از هشت هزار تومان افزایش یافته است.

با این حال، در مقابل این شرایط بحرانی، سکوت غیرمنتظره و عجیب رئیس‌کل بانک مرکزی بیش از اعداد و ارقام، اذهان عمومی را به خود مشغول کرده است. بازاری که هر روز میلیون‌ها نفر تغییرات قیمتی آن را رصد می‌کنند، به یک «هدایت‌گر» نیاز دارد، نه یک «غایب بزرگ». فرزین، به‌عنوان مقام ارشد مسئول مدیریت بازار ارز و کنترل تورم، دقیقاً در روزهایی که مردم تحت فشار کاهش ارزش پول ملی قرار دارند، ترجیح داده هیچ‌گونه توضیح یا شفاف‌سازی ارائه ندهد؛ گویی فرآیند تصمیم‌گیری در حوزه ارزی کشور به حالت تعلیق درآمده است.

دیدگاه فعالان بازار ارز چیست؟

در میدان فردوسی اما صدای اعتراض‌ها و انتقادها بلندتر و صریح‌تر به گوش می‌رسد. صرافان از دو سال سیاست‌گذاری‌های سخت‌گیرانه و غیرکارشناسی بانک مرکزی تحت مدیریت فرزین سخن می‌گویند؛ سیاست‌هایی که به گفته آن‌ها، شبکه رسمی توزیع اسکناس را به نابودی کشانده و تقاضای موجود را به سمت بازارهای غیررسمی سوق داده است.

تعطیلی گسترده صرافی‌ها

یکی از صرافان باسابقه در این باره می‌گوید: «نزدیک به ۶۰۰ صرافی عملاً فعالیت خود را متوقف کرده‌اند. ما نه اجازه خرید و فروش داریم و نه امکان عرضه ارز. پیش از دوران مدیریت فرزین، در بازار متشکل ارزی روزانه بین ۲۰ تا ۳۰ میلیون دلار اسکناس در شبکه صرافی‌ها معامله می‌شد؛ مردم نیازهای خود را از مسیرهای قانونی تأمین می‌کردند. اما اکنون دو سال است که این مسیر مسدود شده و همه معاملات به thịان بازار آزاد و کانال‌های تلگرامی منتقل شده است.»

انتظار طولانی‌مدت واردکنندگان برای دریافت ارز

این اظهارات تنها بیان یک محدودیت ساده نیست؛ بلکه توصیف یک تحول «ساختاری» در سیاست‌های ارزی کشور است. رویکرد جدید بانک مرکزی عملاً عرضه ارز را در مرکز مبادله متمرکز کرده و با افزایش کارمزدها و ایجاد رویه‌های بوروکراتیک پیچیده، صف‌های انتظار طولانی و تأخیرهای چندماهه برای واردکنندگان ایجاد کرده است. هزینه این پیچیدگی‌های اداری به‌طور مستقیم بر قیمت کالاها اثر گذاشته و در نهایت به زندگی روزمره مردم منتقل شده است.

یکی دیگر از صرافان که سال‌هاست با فراز و نشیب‌های بازار ارز دست‌وپنجه نرم کرده، از زاویه‌ای مهم‌تر انتقاد خود را مطرح می‌کند: «مسئولی که بازار آزاد را «نابازار» می‌نامد، اصولاً درک صحیحی از مکانیزم اقتصادی بازار ارز ندارد. در تمام دنیا، نرخ اسکناس بر اساس عرضه و تقاضای واقعی تعیین می‌شود. اما در کشور ما با انبوهی از سامانه‌ها و نرخ‌های مختلف مواجه هستیم؛ مرکز مبادله، نرخ توافقی، نرخ تالار اول، نرخ تالار دوم، نرخ سنا، نرخ بازار آزاد، نرخ تلگرامی و غیره. این آشفتگی و چندگانگی باعث بی‌نظمی در قیمت‌های کالاهای وارداتی شده است؛ وقتی یک کالا با چندین نرخ ارز وارد کشور می‌شود، چگونه می‌توان انتظار داشت قیمت‌ها منطقی باقی بمانند و نظارت بر بازار کالاها کارآمد باشد؟»

این دقیقاً همان نقطه‌ای است که اهمیت تحلیل نهادی آشکار می‌شود: سیاست‌گذار ارزی به‌جای تلاش برای کاهش اختلاف میان نرخ‌ها و مدیریت انتظارات عمومی، بر انکار نرخ‌های واقعی و ایجاد سامانه‌های بیشتر پافشاری کرده است. نتیجه این رویکرد چیست؟ پیدایش یک «بازار رها شده» که هیچ‌کس مسئولیت آن را بر عهده نمی‌گیرد، اما همه تبعات و آثار آن را به وضوح مشاهده می‌کنند.

یکی از فعالان قدیمی بازار با طنزی تلخ و کنایه‌آمیز می‌گوید: «آقای فرزین پیوسته تأکید می‌کند که این نرخ واقعی نیست؛ می‌گوید تلگرامی است؛ می‌گوید نابازار است؛ می‌گوید آن را به رسمیت نمی‌شناسیم! بسیار خوب، اما همان نرخی که شما به رسمیت نمی‌شناسید، زندگی مردم را زیر و رو کرده است. شما با انکار و نپذیرفتن یک نرخ، نمی‌توانید واقعیت موجود را تغییر دهید.»

دلار ۱۲۰ هزار تومانی هم دیدیم/ طبقه ۱۶ بانک مرکزی در آستانه تغییر بزرگ؟

در پایان، باید گفت که مشکل کنونی بازار ارز صرفاً به عدد ۱۲۰ هزار تومان محدود نمی‌شود. مشکل اصلی، «عدم برنامه‌ریزی بانک مرکزی و تیم ارزی تحت مدیریت فرزین» است؛ ایجاد سامانه‌های متعدد به‌جای شکل‌دهی به یک بازار شفاف و قابل‌اعتماد، محدود کردن شبکه صرافی‌ها به‌جای تقویت عرضه رسمی، و انکار واقعیت‌هایی که هر روز روی تابلوی صرافی‌ها و در سفره‌های مردم به چشم می‌خورد.

پیام بازار ارز کاملاً واضح است: اگر شکاف میان «سیاست‌گذاری رسمی» و «واقعیت‌های میدانی» برطرف نشود، عدد ۱۲۰ هزار تومان پایان ماجرا نخواهد بود؛ بلکه آغاز یک بی‌ثباتی عمیق‌تر و شدیدتر است.

این مطلب بدون برچسب می باشد.

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *